رضی‌الدین آرتیمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 7

1. جاه دنیا سر بسر نوک سنان و خنجر است

2. پا بدین ره کی نهد آنرا که چشمی بر سر است

3. سر به بالین چون نهد آنرا که دردی در دلست

4. خواب شیرین چون کند آن را که شوری در سر است

5. هفت کشور گشتم و درمان دردم کس نکرد

6. یا رب این درمان دردم در کدامین کشور است

7. پارسائی راست ناید، یار ما آسوده باش

8. حقه بازی دیگر و شمشیربازی دیگر است

9. راست بنگر جانب این پیره زال کج نهاد

10. کاین جلب پیوسته رنگین‌پار خون شوهر است

11. در فراقم یاد آنشب همچو آب و آتش است

12. در مزاقم حسرت آن لب چو شیر و شکر است

13. از خرابات و حرم چیزی نشد حاصل رضی

14. اینقدر معلوم شد کان نشئه جائی دیگر است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مردم آخر همه مردند ز بیماری دل
* به امیدی که تو را بر سر بیمار آرند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل
* همه در سایه گیسوی نگار آخر شد
شعر کامل
حافظ
* آن کوزه بر کفم نه کآب حیات دارد
* هم طعم نار دارد هم رنگ ناردانه
شعر کامل
سعدی