رضی‌الدین آرتیمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 72

1. مه نامهربانم بی‌گنه دامن کشید از من

2. چه بد کردم، چه بد رفتم، چه بد گفتم چه دید از من

3. سخن میرفت از بیگانگان، از خویشتن رفتم

4. باین ترتیب درس آشنائی را شنید از من

5. بخود بیگانه‌تر امروز دیدم آن ستمگر را

6. مگر در بیخودیها آشنا حرفی شنید از من

7. رضی راه فنا را آنچنان در پیش بگرفتم

8. که واپس ماند بسیاری جنید و بایزید از من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نقطه که پیرایهٔ پرگار وجود است
* خالی است که بر کنج لب نوش تو افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی
* زنهار بد مکن که نکردست عاقلی
شعر کامل
سعدی
* سرو از آن پای گرفتست به یک جای مقیم
* که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید
شعر کامل
سعدی