سعدی_بوستانباب نهم در توبه و راه صواب (فهرست)

شمارهٔ 13-حکایت

1. یکی برد با پادشاهی ستیز

2. به دشمن سپردش که خونش بریز

3. گرفتار در دست آن کینه توز

4. همی گفت هر دم به زاری و سوز

5. اگر دوست بر خود نیازردمی

6. کی از دست دشمن جفا بردمی؟

7. بتا جور دشمن به دردش پوست

8. رفیقی که بر خود بیازرد دوست

9. تو با دوست یکدل شو و یک سخن

10. که خود بیخ دشمن برآید ز بن

11. نپندارم این زشت نامی نکوست

12. به خشنودی دشمن آزار دوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
* بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم
شعر کامل
حافظ
* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی
* ای خضر، غیر داغ عزیزان و دوستان
* حاصل ترا ز زندگی جاودانه چیست؟
شعر کامل
صائب تبریزی