سعدی_بوستانباب اول در عدل و تدبیر و رای (فهرست)

شمارهٔ 17-صفت جمعیت اوقات درویشان راضی

1. مگو جاهی از سلطنت بیش نیست

2. که ایمن‌تر از ملک درویش نیست

3. سبکبار مردم سبک‌تر روند

4. حق این است و صاحبدلان بشنوند

5. تهیدست تشویش نانی خورد

6. جهانبان بقدر جهانی خورد

7. گدا را چو حاصل شود نان شام

8. چنان خوش بخسبد که سلطان شام

9. غم و شادمانی بسر می‌رود

10. به مرگ این دو از سر بدر می‌رود

11. چه آن را که بر سر نهادند تاج

12. چه آن را که بر گردن آمد خراج

13. اگر سرفرازی به کیوان برست

14. وگر تنگدستی به زندان درست

15. چو خیل اجل در سر هر دو تاخت

16. نمی شاید از یکدگرشان شناخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ثناگوی تو باشد هر گیاهی
* اگر سرچشمه زاینده باشی
شعر کامل
صائب تبریزی
* تاک اگر دست حمایت برنیارد ز آستین
* کیست کز دست فلک گیرد گریبان مرا؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* من مرغکی پربسته‌ام زان در قفس بنشسته‌ام
* گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را
شعر کامل
سعدی