سعدی_بوستانباب اول در عدل و تدبیر و رای (فهرست)

شمارهٔ 22-در نواخت رعیت و رحمت بر افتادگان

1. الا تا بغفلت نخفتی که نوم

2. حرام است بر چشم سالار قوم

3. غم زیردستان بخور زینهار

4. بترس از زبردستی روزگار

5. نصیحت که خالی بود از غرض

6. چو داروی تلخ است، دفع مرض


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم
* تو سیاه کم بها بین که چه در دماغ دارد
شعر کامل
حافظ
* از رخ و زلفین او شطرنج بازی کرده‌ام
* زان که زلفش ساج بود روی او چون عاج بود
شعر کامل
سنایی
* تا صبا شد دسته بند سنبل گلپوش او
* کار او جز عنبر افشانی و عطاری که دید
شعر کامل
خواجوی کرمانی