سعدی_بوستانباب دوم در احسان (فهرست)

شمارهٔ 11-حکایت

1. یکی در بیابان سگی تشنه یافت

2. برون از رمق در حیاتش نیافت

3. کله دلو کرد آن پسندیده کیش

4. چو حبل اندر آن بست دستار خویش

5. به خدمت میان بست و بازو گشاد

6. سگ ناتوان را دمی آب داد

7. خبر داد پیغمبر از حال مرد

8. که داور گناهان از او عفو کرد

9. الا گر جفا کردی اندیشه کن

10. وفا پیش گیر و کرم پیشه کن

11. یکی با سگی نیکویی گم نکرد

12. کجا گم شود خیر با نیکمرد؟

13. کرم کن چنان کت برآید زدست

14. جهانبان در خیر بر کس نبست

15. به قنطار زر بخش کردن ز گنج

16. نباشد چو قیراطی از دسترنج

17. برد هر کسی بار در خورد زور

18. گران است پای ملخ پیش مور


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را
* به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست
شعر کامل
حافظ
* سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
* در میان این و آن فرصت شمار امروز را
شعر کامل
سعدی
* دور فلک به چشم تو تعلیم سحر داد
* تا چشم بند مردم دوران کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی