سعدی_بوستانباب دوم در احسان (فهرست)

شمارهٔ 25-حکایت

1. یکی را پسر گم شد از راحله

2. شبانگه بگردید در قافله

3. ز هر خیمه پرسید وهر سو شتافت

4. به تاریکی آن روشنایی بیافت

5. چو آمد بر مردم کاروان

6. شنیدم که می‌گفت با ساروان

7. ندانی که چون راه بردم به دوست!

8. هر آن کس که پیش آمدم گفتم اوست

9. از آن اهل دل در پی هرکسند

10. که باشد که روزی به مردی رسند

11. برند از برای دلی بارها

12. کشند از برای گلی خارها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب فراق که داند که تا سحر چند است
* مگر کسی که به زندان عشق دربند است
شعر کامل
سعدی
* هر شام و سحر عکس گل و نسترن از باغ
* سرخاب و سفید آب کند روی هوا را
شعر کامل
سلمان ساوجی
* گلی که از عرق شرم دیده بان دارد
* خط امان ز شبیخون بلبلان دارد
شعر کامل
صائب تبریزی