سعدی_بوستانباب دوم در احسان (فهرست)

شمارهٔ 8-حکایت

1. شنیدم که پیری به راه حجاز

2. به هر خطوه کردی دو رکعت نماز

3. چنان گرم رو در طریق خدای

4. که خار مغیلان نکندی ز پای

5. به آخر ز وسواس خاطر پریش

6. پسند آمدش در نظر کار خویش

7. به تلبیس ابلیس در چاه رفت

8. که نتوان از این خوب تر راه رفت

9. گرش رحمت حق نه دریافتی

10. غرورش سر از جاده برتافتی

11. یکی هاتف از غیبش آواز داد

12. که ای نیکبخت مبارک نهاد

13. مپندار اگر طاعتی کرده‌ای

14. که نزلی بدین حضرت آورده‌ای

15. به احسانی آسوده کردن دلی

16. به از الف رکعت به هر منزلی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بس زهر شکایت خوردم و بر لب نیاوردم
* به سبزی می زند تیغ زبان چون پسته در کامم
شعر کامل
صائب تبریزی
* آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
* چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* گر چه روزی تیره تر از شام غم باشد مرا
* در دل روشن صفای صبحدم باشد مرا
شعر کامل
رهی معیری