شمارهٔ 6-حکایت
1. شنیدم که دیناری از مفلسی
2. بیفتاد و مسکین بجستش بسی
3. به آخر سر ناامیدی بتافت
4. یکی دیگرش ناطلب کرده یافت
5. به بدبختی و نیکبختی قلم
6. برفتهست و ما همچنان در شکم
7. نه روزی به سرپنجگی میخورند
8. که سر پنجگان تنگ روزی ترند
9. بسا چارهدانا بسختی بمرد
10. که بیچاره گوی سلامت ببرد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده