سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 116

1. گر صبر دل از تو هست و گر نیست

2. هم صبر که چاره دگر نیست

3. ای خواجه به کوی دلستانان

4. زنهار مرو که ره به در نیست

5. دانند جهانیان که در عشق

6. اندیشه عقل معتبر نیست

7. گویند به جانبی دگر رو

8. وز جانب او عزیزتر نیست

9. گرد همه بوستان بگشتیم

10. بر هیچ درخت از این ثمر نیست

11. من درخور تو چه تحفه آرم

12. جانست و بهای یک نظر نیست

13. دانی که خبر ز عشق دارد

14. آن کز همه عالمش خبر نیست

15. سعدی چو امید وصل باقیست

16. اندیشه جان و بیم سر نیست

17. پروانه ز عشق بر خطر بود

18. اکنون که بسوختش خطر نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلبلان چمن عشق تو همچون سوسن
* همه تن جمله زبانند ولی خاموشند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* گلی کان پایمال سرو ما گشت
* بود خاکش ز خون ارغوان به
شعر کامل
حافظ
* تار سر زلفت ز گران باری دل‌ها
* صد بار سراسیمه در آغوش تو افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی