سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 134

1. دلی که دید که پیرامن خطر می‌گشت

2. چو شمع زار و چو پروانه در به در می‌گشت

3. هزار گونه غم از چپ و راست دامنگیر

4. هنوز در تک و پوی غمی دگر می‌گشت

5. سرش مدام ز شور شراب عشق خراب

6. چو مست دایم از آن گرد شور و شر می‌گشت

7. چو بی‌دلان همه در کار عشق می‌آویخت

8. چو ابلهان همه از راه عقل بر می‌گشت

9. ز بخت بی ره و آیین و پا و سر می‌زیست

10. ز عشق بی‌دل و آرام و خواب و خور می‌گشت

11. هزار بارش از این پند بیشتر دادم

12. که گرد بیهده کم گرد و بیشتر می‌گشت

13. به هر طریق که باشد نصیحتش مکنید

14. که او به قول نصیحت کنان بتر می‌گشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هم ز وصف لبت زبان خجلست
* هم ز زلف تو مشک و بان خجلست
شعر کامل
اوحدی
* خال سرسبز تو خوش دانه عیشیست ولی
* بر کنار چمنش وه که چه دامی داری
شعر کامل
حافظ
* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی