سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 195

1. از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد

2. می‌برم جور تو تا وسع و توانم باشد

3. گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت

4. ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد

5. چون مرا عشق تو از هر چه جهان بازاستد

6. چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد

7. تیغ قهر ار تو زنی قوت روحم گردد

8. جام زهر ار تو دهی قوت روانم باشد

9. در قیامت چو سر از خاک لحد بردارم

10. گرد سودای تو بر دامن جانم باشد

11. گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست

12. تا شبی محرم اسرار نهانم باشد

13. هر کسی را ز لبت خشک تمنایی هست

14. من خود این بخت ندارم که زبانم باشد

15. جان برافشانم اگر سعدی خویشم خوانی

16. سر این دارم اگر طالع آنم باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر بیاض گردن او خال دیدم، سوختم
* کاین نشان انتخاب از دیده گستاخ کیست؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ
* تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
* تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم
شعر کامل
حافظ