سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 234

1. آفتاب از کوه سر بر می‌زند

2. ماه روی انگشت بر در می‌زند

3. آن کمان ابرو که تیر غمزه اش

4. هر زمانی صید دیگر می‌زند

5. دست و ساعد می‌کشد درویش را

6. تا نپنداری که خنجر می‌زند

7. یاسمین بویی که سرو قامتش

8. طعنه بر بالای عرعر می‌زند

9. روی و چشمی دارم اندر مهر او

10. کاین گهر می‌ریزد آن زر می‌زند

11. عشق را پیشانیی باید چو میخ

12. تا حبیبش سنگ بر سر می‌زند

13. انگبین رویان نترسند از مگس

14. نوش می‌گیرند و نشتر می‌زنند

15. در به روی دوست بستن شرط نیست

16. ور ببندی سر به در بر می‌زند

17. سعدیا دیگر قلم پولاد دار

18. کاین سخن آتش به نی در می‌زند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
* گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
شعر کامل
حافظ
* نخل بالای تو سر تا به قدم شیرین‌ست
* این چه نخل‌ست که هم نازک و هم شیرین‌ست؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* جهان بر آب نهادست و زندگی بر باد
* غلام همت آنم که دل بر او ننهاد
شعر کامل
سعدی