سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 237

1. یار باید که هر چه یار کند

2. بر مراد خود اختیار کند

3. زینهار از کسی که در غم دوست

4. پیش بیگانه زینهار کند

5. بار یاران بکش که دامن گل

6. آن برد کاحتمال خار کند

7. خانه عشق در خراباتست

8. نیک نامی در او چه کار کند

9. شهربند هوای نفس مباش

10. سگ شهر استخوان شکار کند

11. هر شبی یار شاهدی بودن

12. روز هشیاریت خمار کند

13. قاضی شهر عاشقان باید

14. که به یک شاهد اختصار کند

15. سر سعدی سرای سلطانست

16. نادر آن جا کسی گذار کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با چنین قامت و بالا چو درآیی در باغ
* سر بزیر آورد و پای تو بوسد عرعر
شعر کامل
سیف فرغانی
* دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی
* زنهار بد مکن که نکردست عاقلی
شعر کامل
سعدی
* مجال خواب نمی‌باشدم ز دست خیال
* در سرای نشاید بر آشنایان بست
شعر کامل
سعدی