سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 314

1. مبارکتر شب و خرمترین روز

2. به استقبالم آمد بخت پیروز

3. دهلزن گو دو نوبت زن بشارت

4. که دوشم قدر بود امروز نوروز

5. مهست این یا ملک یا آدمیزاد

6. پری یا آفتاب عالم افروز

7. ندانستی که ضدان در کمینند

8. نکو کردی علی رغم بدآموز

9. مرا با دوست ای دشمن وصالست

10. تو را گر دل نخواهد دیده بردوز

11. شبان دانم که از درد جدایی

12. نیاسودم ز فریاد جهان سوز

13. گر آن شب‌های باوحشت نمی‌بود

14. نمی‌دانست سعدی قدر این روز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
* بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
شعر کامل
حافظ
* دور است سر آب از این بادیه هش دار
* تا غول بیابان نفریبد به سرابت
شعر کامل
حافظ
* آن سرو که گویند به بالای تو ماند
* هرگز قدمی پیش تو رفتن نتواند
شعر کامل
سعدی