سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 401

1. یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم

2. زان دو لب شیرینت صد شور برانگیزم

3. گر قصد جفا داری اینک من و اینک سر

4. ور راه وفا داری جان در قدمت ریزم

5. بس توبه و پرهیزم کز عشق تو باطل شد

6. من بعد بدان شرطم کز توبه بپرهیزم

7. سیم دل مسکینم در خاک درت گم شد

8. خاک سر هر کویی بی فایده می‌بیزم

9. در شهر به رسوایی دشمن به دفم برزد

10. تا بر دف عشق آمد تیر نظر تیزم

11. مجنون رخ لیلی چون قیس بنی عامر

12. فرهاد لب شیرین چون خسرو پرویزم

13. گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز

14. فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم

15. گر بی تو بود جنت بر کنگره ننشینم

16. ور با تو بود دوزخ در سلسله آویزم

17. با یاد تو گر سعدی در شعر نمی‌گنجد

18. چون دوست یگانه شد با غیر نیامیزم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همیشه نرگس مست تو را بیمار می‌بینم
* ولی در عین بیماریش مردم‌دار می‌بینم
شعر کامل
سلمان ساوجی
* شراب لعل و جای امن و یار مهربان ساقی
* دلا کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
* گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
شعر کامل
حافظ