سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 454

1. دیگر به کجا می‌رود این سرو خرامان

2. چندین دل صاحب نظرش دست به دامان

3. مردست که چون شمع سراپای وجودش

4. می‌سوزد و آتش نرسیدست به خامان

5. خون می‌رود از چشم اسیران کمندش

6. یک بار نپرسد که کیانند و کدامان

7. گو خلق بدانید که من عاشق و مستم

8. در کوی خرابات نباشد سر و سامان

9. در پای رقیبش چه کنم گر ننهم سر

10. محتاج ملک بوسه دهد دست غلامان

11. دل می‌تپد اندر بر سعدی چو کبوتر

12. زین رفتن و بازآمدن کبک خرامان

13. یا صلح متی یرجع نومی و قراری

14. انی و علی العاشق هذان حرامان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در پیکر باغ شکل نرگس
* چشمی است که ریخته است مژگان
شعر کامل
خاقانی
* جان میده وداد طمع و حرص مده
* غم میخور و نان منت آلوده مخور
شعر کامل
عبید زاکانی
* نفسی بیا و بنشین سخنی بگوی و بشنو
* که قیامتست چندان سخن از دهان خندان
شعر کامل
سعدی