سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 520

1. که دست تشنه می‌گیرد به آبی

2. خداوندان فضل آخر ثوابی

3. توقع دارم از شیرین زبانت

4. اگر تلخست و گر شیرین جوابی

5. تو خود نایی و گر آیی بر من

6. بدان ماند که گنجی در خرابی

7. به چشمانت که گر زهرم فرستی

8. چنان نوشم که شیرینتر شرابی

9. اگر سروی به بالای تو باشد

10. نباشد بر سر سرو آفتابی

11. پری روی از نظر غایب نگردد

12. اگر صد بار بربندد نقابی

13. بدان تا یک نفس رویت ببینم

14. شب و روز آرزومندم به خوابی

15. امیدم هست اگر عطشان نمیرد

16. که بازآید به جوی رفته آبی

17. هلاک خویشتن می‌خواهد آن مور

18. که خواهد پنجه کردن با عقابی

19. شبی دانم که در زندان هجران

20. سحرگاهم به گوش آید خطابی

21. که سعدی چون فراق ما کشیدی

22. نخواهی دید در دوزخ عذابی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آسودگی کنج قفس کرد تلافی
* یک چند اگر زحمت پرواز کشیدیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
* تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم
* تو عشق گلی داری من عشق گل اندامی
شعر کامل
سعدی