سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 77

1. بر من که صبوحی زده‌ام خرقه حرامست

2. ای مجلسیان راه خرابات کدامست

3. هر کس به جهان خرمیی پیش گرفتند

4. ما را غمت ای ماه پری چهره تمامست

5. برخیز که در سایه سروی بنشینیم

6. کان جا که تو بنشینی بر سرو قیامست

7. دام دل صاحب نظرانت خم گیسوست

8. وان خال بناگوش مگر دانه دامست

9. با چون تو حریفی به چنین جای در این وقت

10. گر باده خورم خمر بهشتی نه حرامست

11. با محتسب شهر بگویید که زنهار

12. در مجلس ما سنگ مینداز که جامست

13. غیرت نگذارد که بگویم که مرا کشت

14. تا خلق ندانند که معشوقه چه نامست

15. دردا که بپختیم در این سوز نهانی

16. وان را خبر از آتش ما نیست که خامست

17. سعدی مبر اندیشه که در کام نهنگان

18. چون در نظر دوست نشینی همه کامست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیرزد همی زندگانیش مرگ
* درختی که زهر آورد بار و برگ
شعر کامل
فردوسی
* قاعدهٔ قد تو فتنه به پا کردن است
* مشغلهٔ زلف تو بستن و واکردن است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع
* آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
شعر کامل
حافظ