سعدی_دیوانملحق ها و مفرد ها (فهرست)

شمارهٔ 21

1. بیا بیا که ز عشقت چنان پریشانم

2. که می‌رود ز غمت بر زبان پریشانم

3. تو فارغ از من و من در غم تو

4. بیا ببین که ز غم بر چه سان پریشانم

5. نه روی با تو نشستن نه رای ( ... )

6. من شکسته دل اندر میان پریشانم

7. نمی‌توان که به دست آورم کلاله تو

8. چو سنبل تو شب و روز از آن پریشانم

9. نمی‌توان که به دست و دیده‌ام ز ( ... )

10. ازان همیشه من از دستشان پریشانم

11. ز دست دیده ودل هیچ کس پریش نگشت

12. ازین بتر که من اندر جهان پریشانم

13. چگونه جمع شود خاطرم که ( ... )

14. ز دست جور تو نامهربان پریشانم

15. ز عطر مجمر وصفت نیافتم بویی

16. ازان ز آتش دل چون دخان پریشانم

17. دلم به وعدهٔ وصل ار چه خوش کند سعدی

18. چو در فراق بوم همچنان پریشانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
* شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد
شعر کامل
حافظ
* چو او مرز گیرد بشمشیر تیز
* برانگیزد اندر جهان رستخیز
شعر کامل
فردوسی
* خداوند خرمن زیان می‌کند
* که بر خوشه چین سرگران می‌کند
شعر کامل
سعدی