سعدی_گلستانباب هفتم - در تأثير تربيت (فهرست)

حکایت (2)

حکیمی پسران را پند همی داد که جانان پدر هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید، و سیم و زر در سفر بر محل خطرست، یا دزد بیکبار ببرد یا خواجه بتفاریق بخورد.

اما هنر چشمه زاینده است و دولت پاینده، و اگر هنرمند از دولت بیفتد غم نباشد که هنر در نفس خود دولتست هر جا که رود قدر بیند و بر صدر نشیند و بی هنر لقمه چیند و سختی بیند

1. سختست پس از جاه تحکم بردن

2. خو کرده بناز جور مردم بردن

3. وقتی افتاد فتنه ای در شام

4. هرکس از گوشه ای فرا رفتند

5. روستازادگان دانشمند

6. بوزیری پادشا رفتند

7. پسران وزیر ناقص عقل

8. بگدائی بروستا رفتند

9. میراث پدر خواهی علم پدر آموز

10. کاین مال پدر خرج توان کرد به یک روز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گل خورشید چون از چرخ بشکفت
* بجاروب شعاع اختر فرو رفت
شعر کامل
عطار
* به هیچ در نروم بعد از این ز حضرت دوست
* چو کعبه یافتم آیم ز بت‌پرستی باز
شعر کامل
حافظ
* فریب مهربانی خوردم از گردون، ندانستم
* که در دل بشکند خاری که بیرون آرد از پایم
شعر کامل
صائب تبریزی