سعدی_گلستانباب هشتم - در آداب صحبت (فهرست)

گفتار (٦7)

حسود از نعمت حق بخیلست و بنده بی گناه را دشمن میدارد

1. مردکی خشک مغز را دیدم

2. رفته در پوستین صاحب جاه

3. گفتم ای خواجه گر تو بدبختی

4. مردم نیکبخت را چه گناه

5. الا تا نخواهی بلا بر حسود

6. که آن بخت برگشته خود در بلاست

7. چه حاجت که با وی کنی دشمنی

8. که او را چنان دشمنی در قفاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز خنده رویی گردون فریب رحم مخور
* که رخنه های قفس رخنه رهایی نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* اندوه تو شد وارد کاشانه‌ام امشب
* مهمان عزیز آمده در خانه‌ام امشب
شعر کامل
فروغی بسطامی
* رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی باد
* بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد
شعر کامل
حافظ