سعدی_گلستانباب هشتم - در آداب صحبت (فهرست)

گفتار (92)

زر از معدن بکان کندن بدر آید و از دست بخیل بجان کندن

1. دونان نخورند و گوش دارند

2. گویند امید به که خورده

3. روزی بینی به کام دشمن

4. زر مانده و خاکسار مرده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گلی که از عرق شرم دیده بان دارد
* خط امان ز شبیخون بلبلان دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* عشق اندر فضل و علم و دفتر و اوراق نیست
* هر چه گفت و گوی خلق آن ره ره عشاق نیست
شعر کامل
مولوی
* به بیداری نمی آید زشوخی بر زمین پایش
* مگر مشاطه در خواب آن پریرورا حنا بندد
شعر کامل
صائب تبریزی