سعدی_گلستانباب هشتم - در آداب صحبت (فهرست)

گفتار (99)

شاه از بهر دفع ستمکارانست، و شحنه برای خونخواران، و قاضی مصلحت جوی طراران. هرگز دو خصم بحق راضی، پیش قاضی نروند

1. چو حق معاینه دانی که میبباید داد

2. بلطف به که بجنگ آوری و دلتنگی

3. خراج اگر نگزارد کسی بطیبت نفس

4. بقهر ازو بستانند و مزد سرهنگی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
* که دیده خواب نکردست از انتظار تو دوشم
شعر کامل
سعدی
* رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
* که بر من و تو در اختیار نگشادست
شعر کامل
حافظ
* عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب
* فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار
شعر کامل
سعدی