سعدی_گلستانباب هشتم - در آداب صحبت (فهرست)

گفتار (99)

شاه از بهر دفع ستمکارانست، و شحنه برای خونخواران، و قاضی مصلحت جوی طراران. هرگز دو خصم بحق راضی، پیش قاضی نروند

1. چو حق معاینه دانی که میبباید داد

2. بلطف به که بجنگ آوری و دلتنگی

3. خراج اگر نگزارد کسی بطیبت نفس

4. بقهر ازو بستانند و مزد سرهنگی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طی نگشته روزگار کودکی پیری رسید
* از کتاب عمر ما فصل شباب افتاده است
شعر کامل
رهی معیری
* مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
* که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
شعر کامل
سعدی
* عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
* برگیر و دهل می‌زن کان ماه پدید آمد
شعر کامل
مولوی