سعدی_مواعظغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 49

1. تو پس پرده و ما خون جگر می‌ریزیم

2. وه که گر پرده برافتد که چه شور انگیزیم

3. دیگران را غم جان دارد و ما جامه‌دران

4. که بفرمایی تا از سر جان برخیزیم

5. مردم از فتنه گریزند و ندانند که ما

6. به تمنای تو در حسرت رستاخیزیم

7. دل دیوانه سپر کرده و جان بر کف دست

8. ظاهر آنست که از تیر بلا نگریزیم

9. باغ فردوس میارای که ما رندان را

10. سر آن نیست که در دامن حور آویزیم

11. ور به زندان عقوبت بری از دیدهٔ شوق

12. ای بسا آب که بر آتش دوزخ ریزیم

13. رنگ زیبایی و زشتی به حقیقت در غیب

14. چون تو آمیخته‌ای با تو چه رنگ آمیزیم

15. سعدیا قوت بازوی عمل هست ولیک

16. تا به جایی نه که با حکم ازل بستیزیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* الا تا در مه بهمن بود در خانه‌ها آبی
* الا تا در مه نیسان بود در دشتها سوسن
شعر کامل
امیر معزی
* لاله رخساره بخون شوید و سیراب شود
* سرو کوتاه کند دست و سرافراز آید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* هم ز وصف لبت زبان خجلست
* هم ز زلف تو مشک و بان خجلست
شعر کامل
اوحدی