سعدی_مواعظغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 55

1. شبی در خرقه رندآسا، گذر کردم به میخانه

2. ز عشرت می‌پرستان را، منور بود کاشانه

3. ز خلوتگاه ربانی، وثاقی در سرای دل

4. که تا قصر دماغ ایمن بود ز آواز بیگانه

5. چو ساقی در شراب آمد، به نوشانوش در مجلس

6. به نافرزانگی گفتند کاول مرد فرزانه

7. به تندی گفتم آری من، شراب از مجلسی خوردم

8. که من پیرامن شمعش، نیارد بود پروانه

9. دلی کز عالم وحدت، سماع حق شنیدست او

10. به گوش همتش دیگر، کی آید شعر و افسانه

11. گمان بردم که طفلانند وز پیری سخن گفتم

12. مرا پیری خراباتی، جوابی داد مردانه

13. که نور عالم علوی، فرا هر روزنی تابد

14. تو اندر صومعش دیدی و ما در کنج میخانه

15. کسی کامد درین خلوت، به یکرنگی هویدا شد

16. چه پیری عابد زاهد، چه رند مست دیوانه

17. گشادند از درون جان در تحقیق سعدی را

18. چو اندر قفل گردون زد کلید صبح دندانه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از رنگ خون دشمن و از رنگ خنجرش
* گویی همی شقایق و نیلوفر آورد
شعر کامل
امیر معزی
* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی
* قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
* قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
شعر کامل
حافظ