سعدی_مواعظقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 40

1. در حدود ری یکی دیوانه بود

2. سال و مه کردی به کوه و دشت گشت

3. در بهار و دی به سالی یک دو بار

4. آمدی در قلب شهر از طرف دشت

5. گفت ای آنان که تان آماده بود

6. گاه قرب و بعد این زرینه طشت

7. توزی و کتان به گرما پنج و شش

8. قندز و قاقم به سرما هفت و هشت

9. گر شما را بانوایی بد چه شد؟

10. ور که ما را بینوایی بد چه گشت؟

11. راحت هستی و رنج نیستی

12. بر شما بگذشت و بر ما هم گذشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن کس از دزد بترسد که متاعی دارد
* عارفان جمع بکردند و پریشانی نیست
شعر کامل
سعدی
* نمی گردید اگر ذوق گرفتاری عنانگیرم
* ز وحشت خون عالم در دل صیاد می کردم
شعر کامل
صائب تبریزی
* می‌ خواه از آن صنم که بناگوش و زلف او
* کافور مشک پرور و مشک مسلسل است
شعر کامل
امیر معزی