سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 128

1. دام زلف تو به هر حلقه، طنابی دارد

2. چشم مست تو به هر گوشه، خرابی دارد

3. نرگس مست خوشت، گر چه چو من بیمار است

4. ای خوشا نرگس مست تو که خوابی دارد

5. رسن زلف تو در رشته جان من و شمع

6. هر یک از آتش رخسار تو، تابی دارد

7. خونم ازدیده از آن ریخت که تا ظن نبری

8. که برش مردم صاحب نظر آبی دارد

9. حال ضعف دل سودازده خود، به طبیب

10. گفت سلمان و تمنای جوابی دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی دانند اهل غفلت انجام شراب آخر
* به آتش می رود این غافلان از راه آب آخر
شعر کامل
صائب تبریزی
* شکرانه‌ای که شاه نکویان شدی به حسن
* می‌باید التفات به حال گدا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* فغان که در حرم وصل بار همچو سپند
* مرا نشستن و برخاستن یکی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی