سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 139

1. عذارت خط به بخت ما درآورد

2. سیه بختی است ما را ما درآورد

3. عذرات بود بر حسن تو شاهد

4. جمالت رفت و خطی دیگر آورد

5. چو زلفت پای در دامن کشیدست

6. چرا خط سیاهت سر بر آورد

7. خیال لعل نوشینت، به شب دوش

8. مرا صد پی شبیخون بر سر آورد

9. مرا از گلبن حسن تو ناگاه

10. گلی بشکفت و خاری نو برآورد

11. گلت بر نسترن رسمی زد از مشک

12. گل رویت عجب رسمی برآورد!

13. چه صنعت کرد خط عنبرینت؟

14. که خورشیدش سر اندر چنبر آورد

15. خنک باد صبا کامد ز زلفت

16. نسیمی صد ره از جان خوشتر آورد

17. دماغ جان سلمان را سحرگاه

18. به راه آورد و مشک و عنبر آورد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
* قد برافراز که از سرو کنی آزادم
شعر کامل
حافظ
* دل آگاه در پیری زغفلت بیش می لرزد
* که وقت صبح اکثر شبروان را خواب می آید
شعر کامل
صائب تبریزی
* خبرت هست که مرغان سحر می‌گویند
* آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار
شعر کامل
سعدی