سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 162

1. مرا که چون تو پری چهره دلبری باشد

2. چگونه رای و تمنای دیگری باشد؟

3. نه در حدیقه خوبی بود چنین سروی

4. نه در سپهر نکویی چو تو خوری باشد

5. نه ممکن است نبات خطت بر آن دال است

6. که خوشتر از لب لعل تو شکری باشد

7. خیال چشم و رخت تا بود برابر چشم

8. گمان مبر که مرا خواب یا خوری باشد

9. به خاک پات که در خاک پایت در اندازم

10. چو گیسوی تو به هر مویم ار سری باشد

11. ز عشق آن لب همچون میم، مدام از اشک

12. زجاج دیده پر از باده ساغری باشد

13. به حسن تو که وفا پیشه کن، جفا بگذار

14. وفا مقارن حسن ار چه کمتری باشد

15. ببین که پاکتر از اشک من بود سیمی

16. مو یا به سکه رخسار من زری باشد

17. بیا ببخش بر احوال زاری سلمان

18. بترس از آن که به حشر داوری باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن که از چشم تو افکند مرا بی تقصیر
* چشم دارم به همین درد گرفتار شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی‌منتها
* ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه‌ها
شعر کامل
مولوی
* دل ای رفیق درین کاروانسرای مبند
* که خانه ساختن آیین کاروانی نیست
شعر کامل
سعدی