سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 199

1. اهل دل را به خرابات مغان ره ندهند

2. رخت تن را به سراپرده جان ره ندهند

3. سخن پیر مغان است که در دیر کسی

4. که سبک در نکشد رطل گران ره ندهند

5. خارج از هر دو جهان است خرابات آنجا

6. تا مجرد نشوی از دو جهان ره ندهند

7. ادب آن است که هر دل که بود منزل یار

8. هیچ اندیشه اغیار بدان ره ندهند

9. راه وحدت شنو از ناله مستان که چونی

10. قصه گویند و سخن را به زبان ره ندهند

11. راه سلمان به خرابات ندادند چه شد؟

12. همه کس را به خرابات مغان ره ندهند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست
* جز این خیال ندارم خدا گواه من است
شعر کامل
حافظ
* وقت است درین انجمن از تنگدلیها
* چون پسته زبان در دهنم زنگ برآرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم
* دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم
شعر کامل
سعدی