سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 211

1. از چشم من خیال قدش کی برون رود؟

2. سروی است ناز از لب جو سرو چون رود؟

3. بنشست در درونم و غیر از خیال یار

4. رخصت نمی‌دهد که کسی در درون رود

5. دانی که در دل تو کی آید جمال یار؟

6. وقتی که هردو عالمت از دل برون رود

7. از کوی دوست باز نپیچم عنان اگر

8. بینم به چشم خویش که سیلاب خون رود

9. گر نی کمند زلف درازت شود سبب

10. چون آه من بدین فلک نیلگون رود

11. واعظ برو فسانه مخوان و فسون مدم!

12. کی درد عاشقی به فسان فسون رود

13. یک ذره از محبت سلمان اگر نهند

14. بر کوه، او چو ذره قرار و سکون رود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شبم در ماتم هجران دو ابرو در خیال آمد
* به سینه هر کجا ناخن زدم شکل هلال آمد
شعر کامل
جامی
* بهر موئی از آن زلف پریشان
* دل جمعی پریشان می‌توان یافت
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* آفتاب آهسته بگذارد در این غمخانه پای
* تا مبادا چون حباب از هم بریزد خانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری