سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 299

1. از سر کوی تو ما بی سر و سامان رفتیم

2. تشنه و مرده ز سرچشمه حیوان رفتیم

3. ما چو یعقوب به مصر، از پی دیدار عزیز

4. آمدیم اینک و با کلبه احزان رفتیم

5. چند گویند رقیبان به غریبان فقیر

6. که گدایان بروید از در ما، هان رفتیم

7. سالها ما به امید نظری سرگردان

8. بر سر کوی تو گشتیم و به پایان رفتیم

9. چون مگس گرز سر خوان تو ما را راندند

10. تو مپندار که ما از سر این خوان رفتیم

11. ما چو آب گذران در قدم سرو سهی

12. سر نهادیم خروشنده و گریان رفتیم

13. بلبلانیم چو ما را ز بهار تو نبود

14. هیچ برگی و نوایی ز گلستان رفتیم

15. ما نکردیم گناهی حرجی بر ما نیست

16. جان سپردیم به عشق تو و بی‌جان رفتیم

17. سر من رفت و نرفتم ز سر پیمانت

18. لله‌الحمد که ما با سر و پیمان رفتیم

19. عشق چون بی‌سر و پایی مرا پیش تو دید

20. گفت حیف است که ما بر سر سلمان رفتیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اندرین شهر دلم بستهٔ گندم گونیست
* ورنه صد شهر چنین را به جوی نفروشم
شعر کامل
اوحدی
* یا نمی باید ز آزادی زدن چون سرو لاف
* یا گره از بی بری در دل نمی باید گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* نرگس بیمار تو گشته پرستار من
* تا چه کند این طبیب با دل بیمار من
شعر کامل
فروغی بسطامی