سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 339

1. باز بیمار خودم ساختی و خوش کردی

2. خون من ریختی و جان مرا پروردی

3. شرط کردی که دل سوختگان را نبرم

4. دل من بردی و آن قاعده باز آوردی

5. خیز و چون گرد زنش دست به دامن نه چنان

6. کاستین بر تو فشاند تو ازو برگردی

7. جز صبا نیست بریدی که برد نامه به دوست

8. خنکا باد صبا گر نکند دم سردی

9. می‌روی گردئ صفت در عقب او سلمان

10. به ازان نیست که اندر عقب او گردی

11. زهر هجران چش اگر عارف صاحب ذوقی

12. ترک درمان کن اگر عارف صاحب ذوقی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
* با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟
شعر کامل
وحشی بافقی
* مگوی آنچ هرگز نگفتست کس
* به مردی مکن باد را در قفس
شعر کامل
فردوسی
* دل ز قید جسم چون آزاد گردد وا شود
* چون حباب از خود کند قالب تهی دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی