سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 370

1. سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟

2. مرغ تو فرو ناید، ای دوست به هر بامی

3. مرد ره سودایت، صاحب قدمی باید

4. کان بادیه را نتوان، پیمود به هر گامی

5. بد نام ابد کردم، خود را و نمی‌دانم

6. درنامه اهل دل، نیکوتر ازین نامی

7. از عشق تو زاهد را دم گرم نخواهد شد

8. زیرا که بدان آتش هرگز نرسد خامی

9. دیوانه دلی دارم، کارام نمی‌گیرد

10. جز بر در خماری، یا پیش دلارامی

11. از تو نظری سلمان، می‌دارد و می‌شاید

12. درویشی اگر خواهد، از پادشه انعامی

13. لب را به سخن بگشا، زیرا که ندارد دل

14. غیر از دهنت کامی، و آنگاه چه خوش کامی

15. آغاز غمت کردم، تا چون بود انجامش

16. این نیست از آن کاری، کان را بود انجامی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنینست کردار چرخ بلند
* به دستی کلاه و به دیگر کمند
شعر کامل
فردوسی
* سرسری نتوان به کنه حیله اندوزان رسید
* کز تأمل آب زیرکاه روشن می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای دل طریق رندی از محتسب بیاموز
* مست است و در حق او کس این گمان ندارد
شعر کامل
حافظ