سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 160

1. ای سنایی خیز و در ده آن شراب بی خمار

2. تا زمانی می خوریم از دست ساقی بی شمار

3. از نشاط آنکه دایم در سرم مستی بود

4. عمرهای خوش بگذرانم بر امید غمگسار

5. هست خوش باشد کسی را کو ز خود باشد بری

6. خوش بود مستی و هستی خاصه بر روی نگار

7. من به حق باقی شدم اکنون که از خود فانیم

8. هان ز خود فانی مطلق شو به حق شو استوار

9. دل ز خود بردار ای جان تا به حق فانی شوی

10. آنکه از خود فارغ آمد فرد باشد پیش یار

11. من به خود قادر نیم زیرا که هستم ز آب و گل

12. چون بوم جایی که هستم چون یتیمی دلفگار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر که به جور رقیب یا به جفای حبیب
* عهد فرامش کند مدعی بی‌وفاست
شعر کامل
سعدی
* مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
* چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* شب فراق که داند که تا سحر چند است
* مگر کسی که به زندان عشق دربند است
شعر کامل
سعدی