سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 177

1. ای سنایی کفر و دین در عاشقی یکسان شمر

2. جان ده اندر عشق و آنگه جان ستان را جان شمر

3. کفر و ایمان گر به صورت پیش تو حاضر شوند

4. دستگاه کفر بیش از مایهٔ ایمان شمر

5. ور نمی‌دانی که خود جانان چه باشد در صفا

6. هر چه آن را از تو بیرون برد آن را آن شمر

7. چشمهٔ حیوان چه جویی قطره‌ای آب از نیاز

8. در کنار افشان ز چشم و چشمهٔ حیوان شمر

9. یوسف گم کرده از نو دیدهٔ شوخی بدوز

10. پوست را بر قالب خود خانهٔ احزان شمر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست
* وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
شعر کامل
حافظ
* می توان کردن به نرمی راه در دلهای سخت
* رشته از همواری خود غوطه در گوهر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* با وجود تو لب و چشم نظربازان را
* هوس شکر و اندیشهٔ بادام نماند
شعر کامل
فروغی بسطامی