سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 186

1. ای من غریب کوی تو از کوی تو بر من عسس

2. حیلت چه سازم تا مگر با تو برآرم یک نفس

3. گر من به کویت بگذرم بر آب و آتش بسترم

4. ترسم ز خصمت چون پرم گیتی بود بر من قفس

5. در جستنش روز و شبان گشتم قرین اندهان

6. پایم ببوسد این جهان گر بر تو یابم دسترس

7. از عشق تو قارون منم غرقه در آب و خون منم

8. لیلی تویی مجنون منم در کار تو بسته هوس

9. آن شب که ما پنهان دو تن سازیم حالی ز انجمن

10. باشیم در یک پیرهن ما را کجا گیرد عسس

11. خواهی همی دیدن چنین با تو بوم دایم قرین

12. بینم ز بخت همنشین وصلت ز پیش و هجر پس

13. چون در کنار آرم ترا از دست نگذارم ترا

14. چون جان و دل دارم ترا این آرزویم نیست بس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه وقت عارفان را نظرست و عامیان را
* نظری معاف دارند و دوم روا نباشد
شعر کامل
سعدی
* تا طبیعت زعفران را رنگ اعدای تو دید
* مایهٔ شادی جدا کرد از مزاج زعفران
شعر کامل
سنایی
* چه لطیفست قبا بر تن چون سرو روانت
* آه اگر چون کمرم دست رسیدی به میانت
شعر کامل
سعدی