سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 203

1. دوش تا روز من از عشق تو بودم به خروش

2. تو چه دانی که چه بود از غم تو بر من دوش

3. می زدم آب صبوری زد و دیده بر دل

4. چون دل از آتش عشق تو برآوری جوش

5. گاه چون نای بدم از غم تو با ناله

6. گاه بودم چو کمانچه ز فراقت به خروش

7. هر شبم وعده دهی کایم و نایی بر من

8. چند ازین عشوه خرم من ز تو ای عشوه فروش

9. هم به جان تو که بر یاد لب نوشینت

10. هر چه در عالم زهرست توان کردن نوش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه چمن شکوفه‌ای رست چو روی دلستانت
* نه صبا صنوبری یافت چو قامت بلندت
شعر کامل
سعدی
* همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
* که استخوان خورد و جانور نیازارد
شعر کامل
سعدی
* تا کی در انتظار قیامت توان نشست
* برخیز تا هزار قیامت به پا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی