سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 233

1. خیز تا بر یاد عشق خوبرویان می‌زنیم

2. پس ز راه دیده باغ دوستی را پی زنیم

3. از نوای نالهٔ نی گوشها را پر کنیم

4. وز فروغ آتش می چهره‌ها را خوی زنیم

5. چون درین مجلس به یاد نی برآید کارها

6. ما زمانی بیت خوانیم و زمانی نی زنیم

7. زحمت ما چون ز ما می پاره‌ای کم می‌کند

8. خرقه بفروشیم و خود را بر صراحی می‌زنیم

9. چنگ در دلبر زنیم آن دم که از خود غایبیم

10. پس نئیم اکنون چو غایب چنگ در وی کی زنیم

11. از برای بی نشانی یک فروغ از آه دل

12. در بهار و در خزان و در تموز و دی زنیم

13. دفتر ملک دو عالم را فرو شوییم پاک

14. هر چه آن ما را نشانست آتش اندر وی زنیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از شمع سه گونه کارآموزم
* می گریم و می گدازم و می سوزم
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* شکایت نامه ما سنگ را در گریه می آرد
* مهیای گرستن شو، دگر مکتوب ما بگشا
شعر کامل
صائب تبریزی
* برخیز طبیبا که دل‌آزرده‌ام امروز
* بگذار مرا، کز غم او مرده‌ام امروز
شعر کامل
هلالی جغتایی