سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 239

1. ترا دل دادم ای دلبر شبت خوش باد من رفتم

2. تو دانی با دل غمخور شبت خوش باد من رفتم

3. اگر وصلت بگشت از من روا دارم روا دارم

4. گرفتم هجرت اندر بر شبت خوش باد من رفتم

5. ببردی نور روز و شب بدان زلف و رخ زیبا

6. زهی جادو زهی دلبر شبت خوش باد من رفتم

7. به چهره اصل ایمانی به زلفین مایهٔ کفری

8. ز جور هر دو آفتگر شبت خوش باد من رفتم

9. میان آتش و آبم ازین معنی مرا بینی

10. لبان خشک و چشم تر شبت خوش باد من رفتم

11. بدان راضی شدم جانا که از حالم خبر پرسی

12. ازین آخر بود کمتر شبت خوش باد من رفتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نرگست در طاق ابرو از چه خفتد بی خبر
* زانکه جای خواب مستان گوشهٔ محراب نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا
* سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
شعر کامل
حافظ
* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی