سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 250

1. چو دانستم که گردنده‌ست عالم

2. نیاید مرد را بنیاد محکم

3. پس آن بهتر که ما در وی مقیمیم

4. شبان و روز با هم مست و خرم

5. مرا زان چه که چونان گفت ابلیس

6. مرا زان چه که چونین کرد آدم

7. تو گویی می مخور من می خورم می

8. تو گویی کم مزن من می‌زنم کم

9. فتادی تو به کعبه من به خاور

10. الا تا چند ازین دوری و درهم

11. من و خورشید و معشوق و می لعل

12. تو و رکن و مقام و آب زمزم

13. ترا کردم مسلم کوثر و خلد

14. مسلم کن مرا باری جهنم

15. به فردوس از چه طاعت شد سگ کهف

16. به دوزخ از چه عصیان رفت بلعم

17. تو گر هستی چو بلعم در عبادت

18. من آخر از سگی کمتر نیم هم

19. سرانجام من و تو روز محشر

20. ندانم چون بود والله اعلم

21. سخن‌گویی تو همواره ز اسلام

22. همه اسلام تو صلوات و سلم

23. زدن در کوی معنی دم نیاری

24. همه پیراهن دعوی زنی دم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا که خال تو فلفل فکنده است برآتش
* چرا ز غالیه دلبند می‌کنی و دلاویز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
* با دردکشان هر که درافتاد برافتاد
شعر کامل
حافظ
* پیش ناهن چه حاصل ذکر پردازی کمال
* دانه گوهر چه ریزی مرغ ارزن خواره را
شعر کامل
کمال خجندی