سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 258

1. تا شیفتهٔ عارض گلرنگ فلانم

2. از درد خمیده چو سر چنگ فلانم

3. تنگ‌ست جهان بر من بیچارهٔ غمگین

4. تا عاشق چشم و دهن تنگ فلانم

5. گه جنگ کند با من و گه صلح کند باز

6. من فتنه بر آن صلح و بر آن جنگ فلانم

7. بسیار بدیدم به جهان سنگدلان را

8. عاجز شدهٔ آن دل چون سنگ فلانم

9. گنگست زبانش به گه گفتن لیکن

10. من شیفتهٔ آن سخن گنگ فلانم

11. قولش همه زرقست به نزدیک سنایی

12. من بندهٔ زراقی و نیرنگ فلانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فضل خدای را که تواند شمار کرد؟
* یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد؟
شعر کامل
سعدی
* تو در آینه نگه کن که چه دلبری ولیکن
* تو که خویشتن ببینی نظرت به ما نباشد
شعر کامل
سعدی
* ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال
* مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
شعر کامل
حافظ