سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 290

1. باز ماندم در بلایی الغیاث ای دوستان

2. از هوای بی وفایی الغیاث ای دوستان

3. باز آتش در زد اندر جانم و آبم ببرد

4. باد دستی خاکپایی الغیاث ای دوستان

5. باز دیگر باره چون سنگین دلان بر ساختم

6. از بت چونین جدایی الغیاث ای دوستان

7. باز ناگه بلعجب وارم پس چادر نشاند

8. آفتابی را هبایی الغیاث ای دوستان

9. باده‌خواران باز رخ دارند زی صحرا و نیست

10. در همه صحرا گیایی الغیاث ای دوستان

11. بنگه هادوریان را ماند این دل کز طمع

12. هر دمش بینم به جایی الغیاث ای دوستان

13. جادوی فرعونیان در جنبش آمد باز و نیست

14. در کف موسی عصایی الغیاث ای دوستان

15. خواهد اندر وی همی از شاخ خشک و مرغ گنگ

16. هر زمان برگ و نوایی الغیاث ای دوستان

17. دیدهٔ روشن جز از من در همه عالم که داد

18. در بهای توتیایی الغیاث ای دوستان

19. از برای انس جان انس و جان ای سرفراز

20. مر سنایی را چو نایی الغیاث ای دوستان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیش کمان ابرویش لابه همی‌کنم ولی
* گوش کشیده است از آن گوش به من نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* مرا عقیق تو باید شکر چه سود کند
* مرا جمال تو باید قمر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* باز رسیدیم ز میخانه مست
* باز رهیدیم ز بالا و پست
شعر کامل
مولوی