سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 367

1. ای ز آب زندگانی آتشی افروخته

2. واندر او ایمان و کفر عاشقان را سوخته

3. ای تف عشقت به یک ساعت به چاه انداخته

4. هر چه در صد سال عقل ما ز جان اندوخته

5. ای کمالت کمزنان را صبرها پرداخته

6. وی جمالت مفلسان را کیسه‌ها بردوخته

7. گه به قهر از جزع مشکین تیغها افراخته

8. گه به لطف از لعل نوشین شمعها افروخته

9. هر چه در سی سال کرده خاتم مشکینت وام

10. آن نگین لعل نوشین در زمانی توخته

11. ما به جان بخریده عشق لایزالی را تو باز

12. لاابالی گفته و بر ما جهان بفروخته

13. ای ز آب روی خویش اندر دبیرستان عشق

14. تختهٔ عمر سنایی شسته از آموخته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
* باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
شعر کامل
حافظ
* شقایق بر سر هر کوه چون رخسار دلبر شد
* بنفشه بر لب هر جوی چون زلفین جانان شد
شعر کامل
امیر معزی
* نخست موعظه پیر صحبت این حرف است
* که از مصاحب ناجنس احتراز کنید
شعر کامل
حافظ