سنایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 91

1. این نه زلفست آنکه او بر عارض رخشان نهاد

2. صورت جوریست کو بر عدل نوشروان نهاد

3. گر زند بر زهر بوسه زهر گردد چون شکر

4. یارب آن چندین حلاوت در لبی بتوان نهاد

5. توبه و پرهیز ما را تابش از هم باز کرد

6. تا به عمدا زلف را بر آن رخ تابان نهاد

7. از دل من وز سر زلفین او اندازه کرد

8. آنکه در میدان مدار گوی در چوگان نهاد

9. دیدمش یک روز شادان و خرامان از کشی

10. همچو ماهی کش فلک یک روز در دوران نهاد

11. گفتم ای مست جمال آن وعدهٔ وصل تو کو

12. خوش بخندید آن صنم انگشت بر دندان نهاد

13. گفت مستم خوانی و بر وعدهٔ من دل نهی

14. ساده دل مردا که بر وعدهٔ مستان نهاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اثر ز ناله خونین دلان گریزان است
* ز ناله ای دل خونین اثر چه می خواهی؟
شعر کامل
رهی معیری
* خوردن گندم برون انداخت آدم را ز خلد
* تا بدانی پیش حق یک جو اطاعت سهل نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* نه نشاط دوستانم نه فراغ بوستانم
* بروید ای رفیقان به سفر که من اسیرم
شعر کامل
سعدی