سنایی_دیوانقصیده و قطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 121

1. آن حور روح فش را بر عقل جلوه کردم

2. و آن شربها که دادی بر یاد تو بخوردم

3. یاقوت نفس کشتم زان گوهر شریفت

4. کازاد کرد چون عقل از چرخ لاژوردم

5. گردم به باد ساری گردی همی ولیکن

6. باران تو بیامد بنشاند جمله گردم

7. گفتی جواب خواهم شرط کرم نبود این

8. بگذاشتی چو فردان در زیر خویش فردم

9. گر قطعه خوش نیامد معذور دار زیرا

10. هم تو عجول مردی هم من ملول مردم

11. من توبه کرده بودم زین هرزه‌ها ولیکن

12. چون حکم تو بدیدم زین توبه توبه کردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی
* یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
* جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
شعر کامل
حافظ
* تا می توان ز آبله دست رزق خورد
* بهر چه خوشه چین ثریا شود کسی؟
شعر کامل
صائب تبریزی