سنایی_دیوانقصیده و قطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 74 - در هجای «معجزی» شاعر

1. معجزی خود ز معجز ادبار

2. نزد هر زیرکی کم از خر بود

3. خود همه کس برو همی خندید

4. زان که عقلش ز جهل کمتر بود

5. زین چنین کون دریده مادر و زن

6. ریشخندش نیز درخور بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
* نه هر که آینه سازد سکندری داند
شعر کامل
حافظ
* دست فلک ز کارم وقتی گره گشاید
* کز یکدیگر گشایی زلف گره گشا را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* پر از غلغل و رعد شد کوهسار
* پر از نرگس و لاله شد جویبار
شعر کامل
فردوسی