سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 171

1. آنکس که بهر نام تو از جان زیان نکرد

2. عنقای عشق در دل او آشیان نکرد

3. در پرده دلش اثری از حیات نیست

4. آنرا که در درون غم تو کار جان نکرد

5. آنکس که آفتاب سعادت برو نتافت

6. با ماه عشقت اختر عقلش قران نکرد

7. وآن را که طوق مهر تو در گردن اوفتاد

8. بر فرقش ار چه تیغ زدی سر گران نکرد

9. وآنکس که دل ز دوستی جان فرو نشست

10. او پاک نیست، غسل بآب روان نکرد

11. آنکس که جان بداد بامید سود وصل

12. با تو درین معامله خود را زیان نکرد

13. عاشق که سیر گشت ز خود گر چه گرسنه است

14. کونین لقمه یی شد و او در دهان نکرد

15. عشق تو مرد را ز بلاها امان نداد

16. صیاد صید را بسلامت ضمان نکرد

17. وآنرا که دل زآتش عشق تو روشنست

18. دست اندر آب تیره این خاکدان نکرد

19. آنرا که در زمین دل افتاد تخم عشق

20. چون گاو بار برد و چو گردون فغان نکرد

21. ای آنکه لاف می زنی از عشق آن نگار

22. کز کبر و ناز یک نظر اندر جهان نکرد

23. دست از جهان بدار که اصحاب کهف وار

24. در غار ره نیافت سگ ار ترک نان نکرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نظر خدای بینان طلب هوا نباشد
* سفر نیازمندان قدم خطا نباشد
شعر کامل
سعدی
* تاک بالا دست من بیعت به طوبی بسته است
* خوشه ام عقد اخوت با ثریا بسته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
* که زنده ابدست آدمی که کشته اوست
شعر کامل
سعدی