سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 24

1. از جمال تو مگر نیست خبر سلطانرا

2. که سوی صورت ملک است نظر سلطانرا

3. بندگی تو ز شغل دو جهان آزادیست

4. زین چنین مملکتی نیست خبر سلطانرا

5. نگذرد از سر کوی تو چو من گر افتد

6. بر سر کوی تو یک روز گذر سلطانرا

7. با چنین زلف چو زنجیر عجب نبود اگر

8. حلقه در گوش کند عشق تو مر سلطانرا

9. کله دولت دایم دهد و برگیرد

10. کمر خدمت تو تاج ز سر سلطانرا

11. شاه حسن تو که اقطاع ده ماه و خور است

12. ندهد نان غلامی تو هر سلطانرا

13. غم عشق تو چو زنبور عسل نیش زند

14. بر دل خسته از آن تنگ شکر سلطانرا

15. با چنین منعه هجران که تو داری هرگز

16. با تو ممکن نبود وصل مگر سلطانرا

17. جای آنست که با چون تو پسر دربازد

18. آنچ میراث بماند ز پدر سلطانرا

19. تیر مژگان تو چون هست در اشکستن خصم

20. حاجتی نیست بتأیید و ظفر سلطانرا

21. سیف فرغانی از بهر تو می گوید شعر

22. کاحتیاج از همه بیش است بزر سلطانرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
* گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست
شعر کامل
سعدی
* گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
* گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
شعر کامل
حافظ
* نقل هر جور که از خلق کریمت کردند
* قول صاحب غرضان است تو آن‌ها نکنی
شعر کامل
حافظ